زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها قبل از شهادت
شاعر : محسن صرامی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
سایهای مانده فـقـط بعد تو از خواهر تو من فـقـط مـانـدهام و داغ تـن بـیسـر تو
کهنه پیراهنی از توست فقـط مونس من یادگـاری که دهـد عطـر تـو و مـادر تو
تو خـمیدی پس از عـباس ولی باور کن کـمـرم صـاف نـشد بعـد عـلـی اکـبر تو
مُـردم و زنـده شـدم، پـیـر شـدم، افـتـادم تـا که دیـدم به گـودال دمـی حـنـجـر تو
لشگری دور و بر قـتلگهات حلـقه زدند دیدم آن روز، که پاشـیده شده پـیکـر تو
جای تـسـبـیح پس از نـافـلـهام میگـفـتـم حیف از انگشت تو و حیف از انگشتر تو
تو شدی پیر پس از داغ علی اکبر و من شـدهام پـیـر پس از پَـر زدن دخـتـر تـو
این خداحافـظی آغـاز سلام است، سلام باز هم میرسد امروز به تو خـواهر تو
|